نقش خدا در نظام معرفت شناسی دکارت و اوگوستینوس
Authors
abstract
در نظام فلسفی دکارت خدا نقشی محوری ایفا می کند. برای تضمین اعتبار معرفتی که تأمل گر دکارتی به دست می آورد، اثبات وجود خدایِ غیر فریبکار ضروری است. به عقیده دکارت، وجود چنین خدایی را نه به واسطۀ حواس ـ که گاه ما را می فریبد و اعتمادپذیر نیست ـ بلکه باید به نحو شهودی، یعنی به نحو پیشینی، اثبات کرد. با توجه به این نکته، شیوه رویگردانی اوگوستینوس از حواس برای تأمل در باب خدا، راهگشای دکارت در کشف اصول اولیه فلسفه خود، بدون توسل به حواس بود. برای بررسی نقش خدا در کسب معرفت نزد دکارت و اوگوستینوس، باید به این نکته توجه داشت که اوگوستینوس، همانند افلاطون، کلیات معقول را اصل و اساس عالم واقع می داند که در پرتو اشراق الهی از آنها آگاه می شویم. در واقع، اوگوستینوس خدا را نوری می داند که بدون او شناخت برای انسان ناممکن است، درحالی که به نظر دکارت، اساس عالم واقع، امور ریاضی، یعنی جزئیات معقول است که نه در خدا بلکه در ذهن انسان جای دارد و متعلق شهود قرار می گیرد و نقش خدایِ غیر فریبکار، جز تضمین اعتبار همین معرفت شهودی نیست. با این حال، دکارت در اثبات وجود این خدای غیر فریبکار از تقسیم بندی مراتب ادراک نزد اوگوستینوس بهره می برد. در مقاله پیش رو، با توجه به همین تقسیم بندی، به تفاوت نقش خدا و میزان دخالت فرد در کسب معرفت نزد این دو متفکر می پردازیم.
similar resources
نقش خدا در نظام معرفتشناسی دکارت و اوگوستینوس
در نظام فلسفی دکارت خدا نقشی محوری ایفا میکند. برای تضمین اعتبار معرفتی که تأملگر دکارتی بهدست میآورد، اثبات وجود خدایِ غیر فریبکار ضروری است. به عقیده دکارت، وجود چنین خدایی را نه بهواسطۀ حواس ـکه گاه ما را میفریبد و اعتمادپذیر نیستـ بلکه باید بهنحو شهودی، یعنی بهنحو پیشینی، اثبات کرد. با توجه به این نکته، شیوه رویگردانی اوگوستینوس از حواس برای تأمل در باب خدا، راهگشای دکارت در کشف اص...
full textخدا در فلسفۀ دکارت
چکیده امروزه دکارت بهغلط یک فیلسوف سکولار شناخته میشود. ما در این مقاله برآنیم نشان دهیم که در نظام فلسفی او، خداوند از جایگاه والایی برخوردار است و مبنای آن نظام را تشکیلمیدهد. خداوند در نظام فلسفی دکارت نهتنها مبنای مابعدالطبیعه، بلکه مبنای علم و اخلاق است. در فلسفۀ دکارت، قدرت و علم الهی منشأ هر واقعیتی است؛ منشأ هرآنچه وجود دارد و نیز منشأ شناخت بشری از هرآنچه وجود دارد. خداوند نهتنها...
full textنظریۀ «تقلید از خدا» در معرفت شناسی ابن عربی
نخستین گام در معرفت شناسی عرفانی، نقاّدی عقل است و هیچ عارفی نیست که در عرصۀ عرفان نظری، پیش از نقد عقل و قوای ادراکی انسان، بتواند سخن از معرفت فراعقلی، و تفکّر عرفانی بگوید. ابن عربی به عنوان مؤسس عرفان نظری نیز در طرح معرفت شناسی خود، نخست به نقد عقل فلسفی و تفکّر منطقی پرداخته و نشان داده است که اگر شناخت آدمی صرفاً متکی به قوای ادراکی او، و مبتنی بر روش تفکر فلسفی باشد، حاصلی جز شناخت غیرذاتی،...
full textقرائتی نو (غیرارسطویی) از انسان، خدا و جهان در نظام فکری دکارت
دکارت را بهدرستی پدر فلسفة جدید مینامند. اما باید دید چرا فلسفهای که دکارت طرح آن را درمیاندازد، با وصف «جدید» همراه است. تازگی نظام فلسفی دکارت به این است که میکوشد تصویر تازهای از انسان، خدا و جهان عرضه کند؛ تصویری که با آنچه از این سه مقوله در فلسفة سنتی سراغ داریم، متفاوت است. انسان دکارتی با انسان ارسطویی بسیار فرق دارد. انسان ارسطویی حیوان ناطق است؛ یعنی بهجهت برخورداری از نفس است...
full textتحلیل و نقد برداشت دکارت از خدا
تصویر دکارت از «خدا»، جوهری نامتناهی، سرمد، تغییرناپذیر، قائم به ذات، عالم مطلق، قادر مطلق و آفریننده هر موجود دیگری است. تقریر وی از برهان وجودی برای اثبات خدا، چندان تازگی ندارد و جذابیت آن بیشتر از این جهت است که او دیدگاه مکانیستی و هندسی خویش از جهان را با توسل به اثبات وجود خدا توجیه میکند و ازاینرو خدا در فلسفه دکارت، شأن وجودی ندارد؛ بلکه شأن او معرفتی است که درنتیجه با خدای واقعی، فا...
full textدکارت و زبان شناسی
در گذشته و حال مکتبی در زبان شناسی نمی توان یافت که متأثر از آراء مکتبی فلسفی نباشد. این به هیچ وجه شگفت انگیز نیست زیرا زبان و قوۀ نطق همیشه و همواره به دلائل مختلف دارای اهمیت ویژه ای برای مطالعۀ طبیعت انسان بوده است. یکی از آن دلائل این است که زبان موهبتی ویژۀ انسان است و همۀ انسانها، مگر در آسیب دیدگیهای مغزی بسیار شدید، بهره مند از آن می باشند. دیگر اینکه، زبان با قلمروهائی همچون اندیشه و ...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
پژوهش های معرفت شناختیجلد ۵، شماره ۱۱، صفحات ۹۵-۱۱۸
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023